| Pytanie | Odpowiedź | |||
|---|---|---|---|---|
|
اجازه
|
||||
|
داشتن بلیط به شما امکان ورود به نمایش را می دهد.
|
||||
|
پدر و مادرم اجازه نمی دادند به مهمانی بروم.
|
||||
|
آیا دیکشنری در آزمون مجاز است؟
|
||||
|
اعلام
|
||||
|
او ایده جدید خود را برای این شرکت به همه اعلام کرد.
|
||||
|
مگی اعلام کرد که من به مهمانی آنها نمی روم.
|
||||
|
در كنار
|
||||
|
دو برادر کنار هم ایستادند.
|
||||
|
وندی اومد بالا و کنارم نشست.
|
||||
|
میز کنار تخت
|
||||
|
چالش
|
||||
|
صعود به قله کوه یک چالش بود.
|
||||
|
من از چالش بازسازی باشگاه لذت می برم.
|
||||
|
وضعیت
|
||||
|
حال بیمار بسیار خوب بود.
|
||||