| Pytanie | Odpowiedź | |||
|---|---|---|---|---|
|
من این مکان را به خاطر شما دوست دارم.
|
||||
|
من این ماشین را بخاطر طراحیش دوست دارم.
|
||||
|
به خاطر هوا نتونستم برم اونجا
|
||||
|
به خاطر تو میخوام اینجا زندگی کنم
|
||||
|
به خاطر باران نتوانستیم فوتبال بازی کنیم.
|
||||
|
منظورت چیه؟
|
||||
|
من آن را نمی فهمم
|
||||
|
متوجه نشدم
|
||||
|
تو خیلی بدجنسی
|
||||
|
بدجنس نباش
|
||||
|
او یک دختر بدجنس است
|
||||
|
قلبم را شکستی.
|
||||
|
او قلبم را شکست.
|
||||
|
قلبم را شکستند
|
||||
|
سارا قلبم را شکست
|
||||
|
اون دختر قلبمو شکست
|
||||
|
قلبم را نشکن
|
||||
|
من دل شکسته ام.
|
||||
|
قلب من شکسته است
|
||||
|
دلم برات تنگ شده
|
||||
|
دلم برای مامانم تنگ شده
|
||||
|
دلم برای بابام تنگ شده
|
||||
|
من دلم براش تنگ شده
|
||||
|
دلم برایش تنگ شده است
|
||||
|
دلم برات خیلی تنگ شده.
|
||||
|
من دلم برای شما تنگ شده
|
||||
|
دلم برایت خیلی تنگ شده بود.
|
||||
|
دلت برام تنگ شده؟
|
||||
|
آره واقعا دلم برات تنگ شده
|
||||
|
دلمان برایتان تنگ شده است
|
||||
|
من در حال انجام
|
||||
|
نزدیک است گریه کنم
|
||||
|
من دارم میرم
|
||||
|
من می خواهم چیزی به شما بگویم
|
||||
|
من در آستانه ترک کردستان هستم
|
||||
|
نزدیک بود گریه کنم
|
||||
|
داشتم میرفتم
|
||||
|
میخواستم یه چیزی بهت بگم
|
||||
|
نزدیک بود از کردستان بروم
|
||||
|
من را متوقف نکن
|
||||
|
هیچکس نمیتونه متوقفم کنه!
|
||||
|
من می خواهم این کار را انجام دهم و هیچکس نمی تواند جلوی من را بگیرد
|
||||